حال هر روز من....

وقتی حس میکنی تو جایگاه خودت اونی که باید باشی نیستی...

وقتی هیچ وقت از خودت راضی نیستی...


ضااااااایع شد!

میدانم خیلی بدجنسانه ست که ضایع شدن یک نفر برایت اتفاق خوشایندی باشد،ولی اگر ان یک نفر ادم از خودراضی ای باشد که فکر میکند عالم و ادم برایش میمیرند و خودش و دار و دسته اش هیچ کجا یافت نمیشوند و دُّر نایاب اند،خیلی هم خوب جنسانه ست و هیچ اشکالی ندارد به نظر شخص شخیص خودم!

در هر حال،دلم خُنُک شد.

یاه یاه یاه

واه واه واه

یکی هست خیلی تر و تمیز است و این موضوع جزو افتخاراتش محسوب میشود...یعنی افتخارش این است که با هرروزه جارو کردن حیاط و شستن همه چیز شناخته میشود

اما این اعمال تنها پنجاه درصدش صرف تمیزی و وسواس است...پنجاه درصد اصلی این است که اگر پله کمی خاک گرفته باشد واه واه مردم ببینند نمیگویند این چه زنی ست که پله اش خاک دارد،اگر ظرفی در ظرفشویی مانده باشد نمیگویند واه واه این جه زنی ست که ظرفش در ظرفشویی مانده است....

کلا مردم چه میگویند اگر بگویند،بد بگویند،جایی نگویند یک وقت....

از آنجا که هرچه بترسی سرت می آید ان چندباری هم که کاری نکند یا ظرفش مانده باشد،اتفاقا مردم می آیند میبینند می روند....

حساسیت بالا نداشته باشید که دنیا یاه یاه گونه حالتان را نگیرد و بهتان نخندد

در ان پستی که از دوستان سابقم گفتم یکیشان خیلی احساساتی بود

حالا دارد مادر میشود....به پسرش گفته بود" قهرمان" زندگی من..."پسرم "حامی "آینده ی من"...

امیدوارم یک جمله ی لحظه ای بوده باشد....امیدوارم تجارب آینده این نگاه را از او بگیرد....امیدوارم یک مادر احساساتی نباشد...امیدوارم!

جیک جیک

دلم جوجه رنگی میخواهد...صورتی و زردش را

اما وقتی فکر میکنم اگر بمیرند؟

دلش را ندارم و احتمالا بشینم یک گوشه و سکوت کنم....

دلم جوجه رنگی صورتی میخواهد...